هنر مثبت اندیشی

این لزوما به معنای نادیده گرفتن یا اجتناب از چیزهای بد نیست. در عوض، شامل بیشترین و بهترین استفاده از موقعیت‌های بالقوه بد، تلاش برای دیدن بهترین در دیگران و نگاه مثبت به خود و توانایی‌های خود است.

تفکر و اندیشه اغلب با صحبت درونی شخص با خود آغاز می‌شود. این صحبت درونی اندیشه‌های بی پایانی است که در ذهن شما جریان دارد. این تفکرات خودکار ممکن است مثبت و یا منفی باشند. برخی از این گفتگوهای درونی با خود خاستگاه منطقی دارد و برخی دیگر ممکن است از تصور غلطی باشد که به خاطر عدم آگاهی ساخته‌اید. اگر بیشتر افکارتان مثبت باشد، احتمالا یک فرد مثبت اندیش هستید و یا شخصی هستید تمرین مثبت اندیشی می‌کنید. چنانچه بیشتر افکاری که در سر دارید منفی باشند، نگرش شما به زندگی احتمالا بدبینانه است.

ما روزانه نزدیک به 60000 فکر در سر می‌گذارانیم که بسیاری از این افکار زود می‌آیند و می‌روند و ما حتی از آنها آگاه هم نیستیم. آیا این فکرها ما را از تبلور توانایی‌های بالقوه‌مان باز می‌دارند؟

کیفیت افکار

فکر کردن درباره گذشته:

فکر کردن درباره گذشته نوعی اتلاف اندیشه است. تصور کنید که چقدر زمان صرف فکر به گذشته و اتفاقات آن می‌کنیم. کم پیش می‌آید که ما به شیرینی روزگار گذشته فکر کنیم. بیشتر این افکار راجع به اشتباهات ما در گذشته و تصمیمات غلطی است که گرفته ایم. خوب است که از اشتباهات گذشته عبرت بگیریم ولی کلا فکر کردن راجع به خاطرات بد و تلخ گذشته چیزی جز اتلاف وقت نیست. باورش سخت است که 80 درصد افکار آدم‌ها راجع به گذشته است.

نگرانی از آینده:

بخشی دیگر از اتلاف فکر و اندیشه، اندیشیدن بیش از حد به آینده است. با فکر کردن راجع به آینده زمان حال و لذت بردن از آن را فراموش می‌کنیم. یک فرد بطور متوسط 15 درصد بیش از حد راجع به آینده فکر می‌کند.

 چه نسبت از ذهن ما برای افکار مثبت و منفی و افکار ضروری می‌ماند؟ تنها 5 درصد.

اندیشیدن به حال:

تنها 5 درصد افکار ما راجع به حال است. فکر می‌کنید چقدر از این افکار مثبت است؟ تنها 1 یا 2 درصد. این میانگین حجم مثبت اندیشی در انسان است.

این کیفیت افکار ما در زندگی ماست. شما خوب می‌دانید که شادی، آرامش و عشق ما به طور خالص بستگی به افکار مثبت دارد. بنابراین، خیلی مهم است که افکار سالمی در ذهن داشته باشیم.

• افکار مثبت: اینها افکاری هستند که مرتبط با آرامش، شادی، عشق و خلوص است.
• افکار منفی: احساسات مربوط به نفس، خشم، کینه و ترس از افکار منفی به حساب می آیند.
• افکار ضروری: افکار مرتبط به فعالیت های روزمره و برنامه‌ریزی با افکار ضروری همراه هستند.
• افکار بیهوده: حتی اگر هیچ قدرت و کنترلی بر روی موقعیت خود نداشته باشیم همچنان به آنها فکر می‌کنیم. افکار و اندیشه ما درباره این موقعیت‌ها افکار بیهوده نامیده می‌شوند.

افکار مثبت به شما این اجازه را می‌دهند که همه کارها را بهتر از افکار منفی انجام دهید.

افکار خود را دوباره‌سازی کنید:

مثال 1: این پروژه خیلی بزرگ است. من هیچ وقت آن را تمام نخواهم کرد.

دوباره سازی اندیشه: اگر آرام باشم و تمرکز کنم و این پروژه را به تکه‌های کوچکتر تقسیم کنم و زمانم را مدیریت کنم، آن را سر موعد به پایان خواهم رساند.

مثال 2: من تا حالا کاری به این بزرگی انجام نداده‌ام. اگر نتوانم از عهده آن بر بیایم چه می‌شود؟

بازسازی نگرش: من چالش را دوست دارم. این ماموریت و پروژه به سادگی شکلی بزرگتر از موفقیت‌های قبلی من است. وقت آن رسیده که پیشرفت کنم.

مثال 3: امتحان رو خراب کردم و حالا این درس را مردود خواهم شد.

بازسازی نگرش: هنوز برای قضاوت زوده، شاید از آنچه که انتظار داشتم عملکرد بدتری داشتم. ولی باید صبر کرد و دید چه می‌شود.

مثال 4: تو یک احمقی.

بازنگری اندیشه: نگران نباش. همه چیز روبراهه. دفعه بعد باید محتاط ‌تر بود.

مثال 5: تو یک بازنده‌ای.

بازنگری اندیشه: تو این دفعه موفق نشدی اما دفعه بعد دوباره تلاش خواهی کرد.

به یاد داشته باشید: در بازسازی نگرش، ما موقعیت را عوض نمی‌کنیم و یا مسئولیت اشتباه را نادیده نمی‌گیریم بلکه نگرش خود را نسبت به خودمان تغییر می‌دهیم و بنابراین به راههای پشتیبان بیشتری دسترسی خواهیم داشت تا موقعیت را مدیریت کنیم. این کار را امتحان کنید.

این تمرینات و پیشنهادات ساده را انجام دهید تا گرایش فکرتان به سمت افکار مثبت باشد.

• هنگام صحبت تنها از کلمات مثبت استفاده کنید. اگر دائما به خود می‌گویید "نمی‌توانم" ممکن است خود را متقاعد کنید که حقیقت دارد. این کلمات منفی را با کلمات مثبت جایگزین کنید. به خود بگویید که بیشترین تلاشتان را خواهید کرد یا اینکه تمام تلاشتان را به کار خواهید بست.
• افکارتان را مستقیم و سرراست کنید. این تکنیک که مورد استفاده روانشناسان نیز هست به شما کمک می کند تا وقتی که نگران هستید و دلهره دارید افکارتان را کنترل کنید. تصویری مثبت و شاد در ذهن خود خلق کنید یا به خود بازخورد مثبت بدهید تا احساسات بد و منفی کنترل شوند و کوچک باقی بمانند.
• به موفقیت خود باور داشته باشید. هیچ چیز مثل باور به خود منجر به خلق یک موفقیت نمی‌شود. به خود این اجازه را بدهید که شک و تردید داشته باشید ولی این باور را داشته باشید که در نیل به اهداف خود موفق خواهید شد.
• اشتباهات را تحلیل کنید. مثبت اندیشی به معنی انکار اشتباهات و اشکالات موجود نیست. بجای انکار اشتباهات به خود زمان دهید تا به اتفاقاتی فکر کنید که منجر به رسیدن به وضع فعلی شد تا بتوانید از اشتباهات آینده اجتناب کرده و منتظر فردایی مثبت باشید.
• به خود اعتبار دهید. اغلب وقتی ما احساس ناامیدی می‌کنیم یا ناراحت هستیم بجای اینکه به خود درباره کارهای درستی که انجام داده‌ایم اعتبار دهیم فقط روی نکات بد یا اشتباهاتمان تمرکز می‌کنیم. به خود اجازه دهید تا درباره کارهایی که با موفقیت به پایان رساندید اعتماد به نفس کسب کنید حتی اگر در دیگر کارها اشتباه کرده‌اید.
• خود را ببخشید. سرزنش کردن خود برای کارهای اشتباه گذشته چیزی را تغییر نمی‌دهد. به خود بگویید که برای کار اشتباه، خود را بخشیده‌اید و به خود اجازه می‌دهید که به جلو پیش روید.
• از گذشته درس بگیرید. به یاد داشته باشید که گذشته را پشت سر گذاشته‌اید و مهم نیست چقدر بد باشد، هیچ چیز را نمی‌توانید تغییر دهید. هرگاه احساس کردید که افکار منفی راجع به گذشته به سراغتان می‌آید، آنها را با افکار مثبت برای آینده جایگزین کنید.
• فراموش نکنید که اوضاع می توانست از این بدتر باشد. مهم نیست اوضاع چقدر بد باشد فقط به یاد داشته باشید که می‌توانست از این بدتر هم باشد پس قدردان اتفاقات خوب در زندگی خود باشید حتی زمانی که به نظر می‌آید که اتفاقات بد از خوب بیشتر است.
• دنبال فرصت باشید. در هر شکست، فرصتی برای پیشرفت وجود دارد. وقت خود را صرف اندیشیدن به راه‌هایی بکنید که می تواند شکست‌ها و عقب‌نشینی‌های شما را در زندگی تبدیل به پیشرفت در آینده کند.
• اشتباهات خود را توجیه نکنید. همیشه هزاران توجیه برای هر فردی برای انجام ندادن کاری وجود دارد حتی اگر آن کار موجب خوشحالی آن فرد شود. در برابر شادی خود مانع قرار ندهید و آن توجیهات مسخره را کنار بگذارید.
• نقش افراد مظلوم و قربانی را بازی نکنید: اتفاقات بد برای همه می‌افتد. دلسوزی برای خود و اینکه از دیگران بخواهید برای شما احساس تاسف کنند اوضاع را بهتر نمی‌کند. دست به کار شوید و برای آینده‌ای بهتر و شادتر تلاش کنید.
• با کسانی که مثبت اندیش هستند  ارتباط برقرار کنید. مثبت اندیشی مُسری است بنابراین در بین دوستان و خانواده افرادی را پیدا کنید که به قسمت پر لیوان نگاه می‌کنند و دور‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌و ‌‌‌برتان را با این افراد پر کنید.
• دنبال ایده‌هایی باشید که افکار منفی را تبدیل به افکار مثبت می­کند. اگر فکر می‌کنید که باید یک کاری را متفاوت انجام دهید، سعی کنید افکار تان را تغییر دهید. بجای این کار بخاطر کاری که کردید به خود اعتبار دهید. به یاد داشته باشید که شما کامل نیستید یا اینکه می‌توانید در آینده بهتر عمل کنید.
• نتیجه مثبت را تصویر سازی کنید. گاهی اوقات تصور اینکه پروژه‌ای را با موفقیت به پایان می‌رسانید یا به ترفیعی که همیشه می‌خواستید رسیدید می‌تواند موثر باشد. این کار شما را تشویق می‌کند و حس بهتری نسبت به موقعیت به شما می‌دهد.
• به راههایی فکر کنید که تصویر سازی را تبدیل به عمل می‌کند. قدم طبیعی بعدیِ این کار فکر کردن راجع به این است که چگونه به هدف خود برسید. تنها تصویر سازی کردن آن آرزو و هدف در ذهن خود کافی نیست، پس یک برنامه بریزید تا مرحله به مرحله آن را پیش ببرید.
• مسئولیت تصمیمات خود را به عهده بگیرید. شما مسئول اتفاقاتی هستید که در زندگی‌تان می‌افتد حتی اگر انتخابی نداشته باشید. مسئولیت تصمیماتی که در زندگی می‌گیرید را بپذیرید تا شادتر و مثبت تر باشید.
• لبخند بزنید. گاهی اوقات برای داشتن یک احساس خوب تنها یک لبخند کافی است.

تفاوت میان مثبت اندیشی و منفی نگری